فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Make Love

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد make love

  1. verb have sex
    Synonyms:
    sleep together go to bed with screw fuck be intimate have sexual relations have sexual intercourse fool around make out lay copulate go all the way fornicate breed mate procreate

ارجاع به لغت make love

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make love» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-love

لغات نزدیک make love

پیشنهاد بهبود معانی